English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6667 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
information science U علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
science U علوم
sciences U علوم
mathesis U علوم
the learned professions U علوم سه گانه
the four faculties U علوم چهارگانه
social science U علوم اجتماعی
social sciences U علوم اجتماعی
natural sciences U علوم طبیعی
physical sciences U علوم طبیعی
rudiment U علوم مقدماتی
quadrivium U علوم چهارگانه
the province of science U رشته علوم
political science U علوم سیاسی
Bachelor of Science U لیسانس علوم
physical science U علوم طبیعی
life sciences U علوم طبیعی
life science U علوم طبیعی
life science U علوم زیستی
boffins U ویژهگر علوم
boffin U ویژهگر علوم
life sciences U علوم زیستی
civics U علوم مدنی
RAM [random access memory] U رم [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم [علوم کامپیوتر]
occult sciences U علوم غیبی
liberal arts U علوم سبعه
astronautics U علوم فضانوردی
behavioral sciences U علوم رفتاری
litterae humaniores U علوم انسانی
computer science U علوم کامپیوتر
mathematics U علوم ریاضی
mathematics U علوم دقیقه
liberal arts U علوم انسانی
idiographic sciences U علوم فردنگر
exact sciences U علوم دقیقه
normative sciences U علوم هنجاری
biological sciences U علوم زیستی
basic sciences U علوم پایه
trivium U علوم ازاد سه گانه
encyclopaedism U علوم واطلاعات جامع
ms. U فوق لیسانس علوم
mss U فوق لیسانس علوم
theoretics U تحقیقات نظری در علوم
humanism U علوم انسانی انسانگرایی
theologue U طلبه علوم دینی
seminary U مدرسه علوم دینی
theological school U مدرسه علوم دینی
seminaries U مدرسه علوم دینی
notionalist U متخصص علوم نظری
nomothetic sciences U علوم قانون نگر
political scientists U ویژه گر علوم سیاسی
political scientist U ویژه گر علوم سیاسی
naturalistic U وابسته به تاریخ علوم طبیعی
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
polytechnical U وابسته به علوم عملی مختلف
occultist U جستجو کننده علوم پوشیده
geoscience U علوم مربوط به زمین شناسی
arabist U عالم بزبان و علوم عربی
polytechnics U وابسته به علوم عملی مختلف
B.A.s U مخفف لیسانس علوم انسانی
B.A U مخفف لیسانس علوم انسانی
AA U فوق دیپلم در علوم انسانی
polytechnic U وابسته به علوم عملی مختلف
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
polymaths U جامع علوم معقول ومنقول
polymath U جامع علوم معقول ومنقول
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
main store U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
theorist U متخصص علوم نظری نگرشگر
theorists U متخصص علوم نظری نگرشگر
RAM [random access memory] U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
PhDs U درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
to browse U ویرایش کامل کردن [علوم کامپیوتر]
submarine boat U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
PhD U درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
to browse U بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
major seminary U دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
cabala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
cabbalah U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
theolog U دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
cabbala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
comma-separated values [CSV] U اعداد بوسیله ویرگول از هم جدا شده [علوم کامپیوتر]
spss U Social the for StatisticalPackage Sciences بسته اماری برای علوم اجتماعی
systematic theology U بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
RAM [random access memory] U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
counterintelligence survey U بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
area assessment U ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
agents U عامل اطلاعاتی
agent U عامل اطلاعاتی
knowledge industries U صنایع اطلاعاتی
information system U سیستم اطلاعاتی
intelligence summary U خلاصه اطلاعاتی
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
intelligence annex U پیوست اطلاعاتی
data banks U بانک اطلاعاتی
information service U سرویس اطلاعاتی
information banks U بانکهای اطلاعاتی
bulletins U نشریه اطلاعاتی
bulletin U نشریه اطلاعاتی
information bits U بیتهای اطلاعاتی
data bank U بانک اطلاعاتی
information networks U شبکههای اطلاعاتی
information routing U مسیریابی اطلاعاتی
information service U خدمت اطلاعاتی
agent net U شبکه اطلاعاتی
knowledge work U کار اطلاعاتی
help desk U میز کمک [اطلاعاتی]
cumpuserve U سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
double agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
helpdesk U میز کمک [اطلاعاتی]
on line information service U سرویس اطلاعاتی مستقیم
periodic intelligence report U گزارش نوبهای اطلاعاتی
double agents U عامل اطلاعاتی دو جانبه
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
in on <idiom> U اطلاعاتی داشتن درمورد
intelligence summary U خلاصه وضعیت اطلاعاتی
officers call U نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
shannon U اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
inside information U اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
have something on someone <idiom> U اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
list U چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
awareness U حس اگاهی
i.e. U اگاهی
conscience [archaic for: consciousness] U حس اگاهی
monition U اگاهی
mindfulness U اگاهی
appreciation [awareness] U حس اگاهی
informational U اگاهی
conizance U اگاهی
consciousness U حس اگاهی
cogency U اگاهی
perception U اگاهی
perceptions U اگاهی
consciousness U اگاهی
intimation U اگاهی
intimations U اگاهی
acquaintances U اگاهی
noticing U اگاهی
knowledge U اگاهی
inkling U اگاهی
notice U اگاهی
awareness U اگاهی
conscious mind U حس اگاهی
intelligence U اگاهی
advertisements U اگاهی
information U اگاهی
idea U اگاهی
ideas U اگاهی
noticed U اگاهی
notices U اگاهی
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
compuserve U یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
to give notice U اگاهی دادن
advertiser U اگاهی دهنده
advertisers U اگاهی دهنده
to give the alarm U اگاهی دادن
the infinitive mood U مصدر اگاهی
coconscious U اگاهی ثانوی
awakened U اگاهی یافته
to give to understand U اگاهی دادن
to come to know U اگاهی یافتن
to give intelligence U اگاهی دادن
apprising U اگاهی دادن
apprises U اگاهی دادن
apprise U اگاهی دادن
inform U اگاهی دادن
learn U اگاهی یافتن
prescience U اگاهی از پیش
foreknowledge U اگاهی از پیش
informants U اگاهی دهنده
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
3biotargeted
1علوم دریایی و اقیانوسی
0نام کلیسای اسکاتلند در جزیره ی اورکنی
0Blind fasteners
0 residential facility
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com